- شناسه خبر : 56959
- تاریخ انتشار : 25 مهر 1400 - 01:38
شاید بعد از خواندن پروندههای قاتلانزنجیرهای و پیچیدگیهای هر کدام از آنها، این سوال برایتان مطرح شود که آیا قاتلان زنجیرهای باهوش هستند؟
نویسنده : نسیم سهیلی
در تحقیقی که در دو دانشگاه آمریکا با هدف بهروزرسانی دادههای قاتلان زنجیرهای و درخصوص ۴۷۴۳ پرونده قتل زنجیرهای صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که ضریب هوشی قاتلان زنجیرهای ۹۴٫۵ و میانگین آن ۸۶ است. این نتایج نشان داد قاتلان زنجیرهای بهطور کلی، پایینتر از حد متوسط ضریب هوشی قرار دارند.
حال این سوال پیش میآید که آیا مغز قاتلان با مغز محکومان سایر جرایم یا حتی افراد عادی متفاوت است؟ یکی از محققان برجسته علوم اعصاب دانشگاه شیکاگو در تحقیقی، اسکنهای مغزی بیش از ۸۰۰ مرد زندانی را که مرتکب قتل شده بودند، بررسی کردند.
این محقق دریافت که ماده خاکستری مغز افرادی که مرتکب قتل شدهاند یا اقدام به قتل کردهاند، در مقایسه با محکومان سایر جرایم کاهش یافته است. این کاهشها به ویژه در ناحیهای از مغز که انگیزههای احساسی را کنترل میکند، ناحیهای که احساسات ما از آن نشئت میگیرند، مشهود بود. این ناحیه از مغز، با کنترل رفتاری و شناخت اجتماعی ما مرتبط است. نتیجه این پژوهش نشان داد تفاوت مغز قاتلان با دیگران، در نحوه پردازش همدلی و اخلاق آنهاست. این یک تصور غلط است که قاتلان زنجیرهای، همه نابغه و از هوش سرشاری برخوردارند. بیشتر آنها دارای یک نبوغشیطانی هستند تا نبوغی پویا و سازنده. قاتلان زنجیرهای، اغلب بیانگیزه هستند چون یک عمل شیطانی یا غیرصادقانه وقتی چند بار از سوی یک نفر تکرار میشود، سبب خواهد شد آن شخص در عمل مدنظر تبحر پیدا و راههای بیشتری را برای سرپوش گذاشتن جنایت خود امتحان و به خلاقیت مربوط به آن کار دست پیدا کند که این امر در تناقض با نبوغ و خلاقیت فردی است چراکه یک فرد خلاق به شما میگوید هزاران راه برای جلب عشق و محبت وجود دارد.
سفر به روان قاتلان سریالی
سریال شکارچیان ذهن (Mind hunter) محصول سال ۲۰۱۷ نتفلیکس، براساس داستان واقعی دو متخصص روانشناسی جنایی همکار با افبیآی در سال ۱۹۷۹ در آمریکاست که ابتدا به کار آموزش پلیس در این زمینه مشغول بودند اما به صورت اتفاقی علاقه مند به مصاحبه با یک قاتل سریالی میشوند. بعد از آغاز مصاحبه با این قاتل، آنها علاقه بیشتری به موضوع مییابند و تغییراتی در کار خود ایجاد میکنند تا بتوانند با قاتلان سریالی بیشتری مصاحبه و شناخت بهتری از این طبقه از مجرمان پیدا کنند. در این سریال مشخص میشود یکی از شناخته شدهترین کاربردهای روانشناسی در کارهای پلیس، نیمرخسازی است؛ منظور از نیمرخ سازی هم توصیف دقیق دلایل و انگیزههای درگیر در انجام عمل مجرمانه است، به شکلی که بتوان بر مبنای آن، شخصیت فرد مجرم را تحلیل و بررسی موشکافانه کرد.
انگشتنگاری مغز برای بررسی روان قاتلان
به طور کلی روانشناسان از ابزارهای متفاوتی برای ارزیابی و سنجش وضعیت روانی افراد به خصوص مجرمان استفاده میکنند. یکی از معروفترین تکنیکها در این باره «انگشتنگاری مغز» (Brain fingerprint) است. در این روش، افراد در معرض یک سری محرکهای تصویری قرار می گیرند و همزمان امواج مغزی آنها ثبت میشود. این محرکهای تصویری شامل تصاویری خنثی مانند تصاویری از طبیعت به همراه تصاویری از صحنه وقوع جرم، ادوات مورد استفاده یا نشانههای مرتبط با قربانی است که مجرم از آن اطلاع دارد. بررسیها نشان داده است، واکنش مغز فردی بیگناه با مجرم در قبال این تصاویر متفاوت است و مجرم به رغم همه تلاشهایش برای بیتفاوت ماندن نمیتواند امواج مغزی خود را کنترل کند بنابراین زمانی که تصاویر مرتبط با جرم در میان تصاویر خنثی برای او به نمایش گذاشته میشود، الگوی امواج مغزی او تغییراتی را نشان میدهد. روانشناسان جنایی و کارآگاهان پلیس از این روش برای صحتسنجی حرفهای قاتلان استفاده میکنند.