- شناسه خبر : 68921
- تاریخ انتشار : 14 آبان 1401 - 01:46
براساس ارزیابیها، موازنه کانونهای جمعیتی به سمت مناطق خوش آبوهوا نظیر شهرها و روستاهای شمالی در حال تغییر است که به نوعی مهاجرت اقلیمی تعریف می شود.
سیدمحمد فخار
این روزها اگر سری به محلههای ویلایینشین استانهای شمالی کشور بزنید، با جمعیتی مواجه میشوید که نه محل تفریح که محل سکونت دائم خود را در عمق روستاهای شمالی قرار دادهاند. مناطقی که پیش از این تنها جمعیت ثابت اندکی داشتند، از سال 96 با تشدید موج جدید تغییر اقلیم، جمعیتی ثابت بهخود دیدند که دیگر قصد نداشتند به خانه قبلی خود در مناطق خشک و نیمهخشک کشور بازگردند. این تغییر دائم محل زندگی که با عنوان مهاجرت محیطزیستی یا مهاجرت اقلیمی شناخته میشود.
زنگ خطر
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در سفر روز پنجشنبه، به استان خراسانجنوبی اعلام کرد که مهاجرتهای محیطزیستی روبه افزایش در کشور، زنگ خطری است که در تلاشیم آهنگ آن را کندتر کنیم. علی سلاجقه گفته است: توجه به تغییر اقلیمها و مهاجرتها برای ما خیلی اهمیت دارد. وی با اشاره به تغییرات اقلیمی و مهاجرتهای ناشی از تغییر محیطزیست گفت: در دنیای امروز، کشوری پیشرفته است که محیطزیست سالم داشته باشد.
چرا مهاجرت اقلیمی ؟
یکی از مواردی که در زمینه کاهش سرعت مهاجرت محیطزیستی باید در نظر گرفته شود، زمینههای شکلگیری آن است که یک خانواده یا قوم و عشیره را به ترک زادگاه خود مجبور میکند. از نظر علمی این پدیده با عنوان مهاجرت اقلیمی (Environmental Migration) شناخته میشود و مهاجران بر اثر تغییرات شدید در اقلیم محل زندگی خود، ناچار به ترک محل زندگی و کار خود برای رسیدن به شرایط بهتر محیط زیستی میشوند. افزایش خشکسالی، بیابانزایی، افزایش سطح آب دریاها و تغییر در آب و هوای فصول، نظیر بادها یا بارانهای موسمی مهمترین زمینههای این مهاجرت است.
تبعات مهاجرت اقلیمی
مهاجرتهای اقلیمی اگرچه حذف جمعیت مولد و خالی از سکنهشدن روستاها را بهدنبال دارند اما این تنها حلقه نخست است و حلقههای دیگری نیز بهدنبال آن رخ میدهد.
مرسا بابایی لواسانی، کارشناس ارشد آلودگیهای محیطزیست، در اینباره میگوید: افراد برای فرار از مشکلات و تنگناهای زندگی موجود در محل سکونت خویش گاهی به فضای سکونت دیگر مهاجرت میکنند. در مسیر این حرکت عموم افراد روستایی تمایل دارند به سمت مراکزی رهسپار شوند که علاوه بر رفع نیازمندی اجتماعی اقتصادی آنان، دارای معیارهای آسایش محیطزیستی نیز باشند. در واقع جمعیت مولد روستایی هم پس از مهاجرت و تغییر الگوی مالی خود، باز دنبال آب و هوایی است که شبیه محیط زندگی سابقش باشد. تجربه موفق این تطابق حتی دیگر روستاییان را نیز به چنین نقاطی میکشاند تا مهاجرتهای زیستمحیطی و اقلیمی، زمینهساز مهاجرتهای گستردهتری شوند که موازنه کانونهای جمعیتی را به نفع مناطق خوشآبوهوا، نظیر شهرها و روستاهای شمالی تغییر دهند. حتی این تجربه متداول روستایی، طی دهههای اخیر در شهرهای کوچک و حتی بزرگ نیز رخ داده و طی دهه پیشرو باید منتظر انفجار جمعیتی در شهرهای شمالی و خوشآبوهوای کشور باشیم. البته اقداماتی نظیر اجرای طرحهای تولیدی زودبازده و کشاورزیهای صنعتی برای جوامع محلی میتواند از سرعت این مهاجرت بکاهد اما جمعیت موجود در شهرهای بزرگ باید با برنامهها و بودجههای کلان در برابر مهاجرت اقلیمی مدیریت شوند.