- شناسه خبر : 73579
- تاریخ انتشار : 04 شهریور 1402 - 08:12
دروازه مشکین شهر ” تافته جدا بافته از اردبیل ” نیست، بلکه قسمتی از کلیت شهر است که بدحالی امروز آن، حاصل عفلت و بی توجهی گذشته است.
نویسنده: مجید اکبری
دروازه مشکین شهر به عنوان میدان یا تقاطعی کهنسال که کریدورینگ آمد و شد چندین شهرستان به مرکز استان می باشد، در بعد بی نظمی و آشفتگی به کلافی پیچیده و گرهی کور مبدل گردیده که جز شلختگی، آلودگی صوتی و بصری، سد معبر، تجمع گاه کارگران بیکار، ترافیک و در بعضی موارد نزاعات ترافیکی و…. چیز دیگری در آن نمی توان ملاحظه کرد !!
در شرایطی که عبور و مرور از این تقاطع با انبوهی از مشکلات مواجه بوده و اغلب شهروندان اردبیلی و مسافران غیر ساکن در گذر از آن با تمام یا برخی از آنها روبرو و چشم انتظار سامان دهی آن هستند، متأسفانه مدیران و متولیان امر به جای آنکه با بررسی و انجام مطالعات لازم و الگوگیری از تجارب و توفیقات دیگر کلان شهرها، با فوریت تمام چاره ای برای گشودن این گره آسان بیاندیشند و… با بی توجهی مشهود، آشفتگی و نابسامانی های موجود در تقاطع فوق را به عنوان یک روال عادی به رسمیت شناخته، چشم بر اقدامات متعددی که می تواند در زودودن اشکالات موجود بکار رود، بسته اند.. !!
رویکرد غلطی که منجر به تخریب های فراوان و نیز تراشیده شدن هزینه های اضافی بر پیکره شهر و شهروندان گردیده و پیامدهای منفی و اساسی بی شماری منجمله توهین به شخصیت و هویت شهروندان قانون مدار، تشویق شهروندان به قانون گریزی و دادن مجوز ضمنی عدم رعایت قانون به آنان و… بر جای می گذارد !!
در تحلیل و بررسی علل و دلایل بروز و شکل گیری وضعیت فوق متوجه می شویم این میدان علیرغم سابقه طولانی و شرایط ویژه ای که دارد، متاسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح و فقدان نظارت های کافی، کلاف درهم پیچیدهای از مسائل و معضلات شهری را به مرور و در طی زمان در خود رقم زده، مسائلی که درهم تنیدگی و تودرتویی آنها از سویی عملاً مدیریت شهری را از حل هر کدام از آنها به تنهایی عاجز کرده و از دیگر سو در نبودِ برنامه ریزی و استراتژیِ مناسبِ برخوردِ با مساله، موضوع خود به بحرانی دیگر تبدیل گردیده است بنحوی که هر چه پیشتر می رویم، شرایط متفاوت و البته پیچیده تر می شود…. !!
اکنون پرسش اینجاست که راه و چاره چیست و برای برون رفت از این وضعیت چه کرد و کجا و سراغ چه کسی باید رفت ؟
بسیاری بر این نظرند که تنها راه برون رفت از مشکلات شهر، بازگشت به قانون و اجرای آن از سوی مسئولین و شهروندان است…
در نگاه نخست این سخن درست مینماید، بدون شک با رعایت دقیق قانون هم برخی از مشکلات حل خواهد شد و هم میتوانیم در مسیر توسعه و پیشرفت شهر قرار بگیریم…
ولیکن در میدان و تقاطع فوق زمینهها برای رفتار مردم بر اساس قانون فراهم نیست !!
هر آنچه مربوط به قانون است در سه بخش تصویب کنندگان، مجریان و مردم یا همان جامعه خلاصه میشود…
آنچه که زمینه رشد و بروز چنین معضلات و نابسامانی ها را در میدان و تقاطع فوق فراهم کرده و بر آن دامن می زند، نقض عمده قانون توسط مجریان آن می باشد…
بسیار شاهد بودیم و هستیم که برخی از مسئولان شهری و مدیران ترافیکی بدون توجه به عمق و بسامد سوژه مورد بحث، با بی توجهی تمام و ضعف و کوتاهی در نظارت، قانون را قربانی مسامحه کرده، چشم خود را نسبت به تخلفات محرز و مشهود برخی از کاربران متخلف بسته و هیچ گونه اقدامی برای اصلاح این رویه خطرناک و ناصواب ندارند… !!
این بی توجهی از سوی متولیان و عاملان اجرای قانون، نه تنها اعتماد مردم به سازمان ها و نهادهای رسمی و دولتی را كاهش می دهد، بلكه زمینه ساز قانون گریزی شهروندان و بی تفاوتی و عدم تعهد آنان به قوانین و مقررات می شود… !!
البته موضوع به همین جا ختم نمی گردد…
مشکلات و محدودیت های دیگری نیز در میدان و تقاطع فوق وجود دارد که در سطحی بالا و فراتر از شرایط ذکر شده قرار گرفته و تفاوت های ماهوی بسیاری با آنها دارد، مواردی همچون نبود و یا کمی سرانه برخی کاربری ها مانند پارکینگ، فضاهای فراغتی و فرهنگی، وجود عناصر ناهمخوان شهری، کاربری های ناسازگار و جاذب ترافیک، وجود فضاهای بی دفاع و رها شده، کمبود فضاهای عمومی جهت شکل گیری تعاملات اجتماعی و…
از طرفی یکی از اصلیترین موضوعاتی که باعث وقوع مشکلات و خسارات زیادی در امور کشور گردیده، بحث ترک فعل و وظایف قانونی مدیران و مسئولان دستگاه های اجرایی و اهمال در انجام وظایف قانونی است که متاسفانه این پدیده مضر نیز در میدان و تقاطع فوق نمود و مصداق بیشتری داشته و به نظر می رسد تاکنون اقدام جدی از سوی نهادهای نظارتی برای مقابله با آن بعمل نیامده است !!
هر چند قوانین و دستورالعمل های جامع و کاملی در این خصوص توسط قوه محترم قضائیه وضع و صادر گردیده است، ولیکن واقع ماجرا این است که قوانین و تکالیف ابلاغی برای میدان و تقاطع فوق، فقط در روی کاغذ به رسمیت شناخته شده و در عمل خبری از پایبندی به قانون و دستورالعمل ها نیست… !!
که لازم است دستگاه نظارتی مربوطه با اراده کافی و قاطعیت تمام به میدان آمده و حقوق مردم را احیا کند تا امیدها به مردمی که حقوقشان نادیده گرفته شده، برگردد…
علی ایحال آنچه گذرا و به اجمال نوشته شد، بخشی از آشفتگی ها و نابسامانیهایی است که بر میدان و تقاطع فوق سایه افکنده، البته فهرست مطول دیگری از معضلات نیز وجود دارد که یادآوری آنها بیرون از هدف این نوشتار است….
باری دروازه مشکین شهر ” تافته جدا بافته از اردبیل ” نیست، بلکه قسمتی از کلیت شهر است که بدحالی امروز آن، حاصل عفلت و بی توجهی گذشته است….
معضلی که حاصل بیتفاوتی ها و عمل نکردن به وظیفه ها بوده و شرایط سختی را که اکنون شهرمان با آن مواجه هست به ارمغان آورده است….
برای توقف این چرخه تدبیر نیاز است که آن هم بدون کمک و حمایت نخبگان جامعه میسر نخواهد بود !!
امید است متولیان امر، خانواده ها، نهاد های مرتبط نظیر آموزش و پرورش، رسانه ملی، شهرداری ها، ائمه محترم جمعه و جماعات، فرهنگیان، دانشگاهیان و سایر افراد ذی نفوذ و تاثیر گذار با اتخاذ تصمیماتی واحد، زمینه را برای آموزش همگانی و توسعه و نهادینه کردن «فرهنگ شهر نشینی و حقوق شهروندی» فراهم کنند تا علاوه بر جلوگیری از صدمات جسمی و بروز حوادث ناگوار، شهری ایمن و به دور از مشکلاتِ خود ساخته اجتماعی و فرهنگی داشته باشیم.
با سلام…
جناب مهندس اکبری بسیار عالی اشاره فرمودند
ولی….
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته بجایی نرسد فریاد است
… بسیار عالی