قصه فراموششده یک زمین ۴ هزار متری در سرعین
سال ۱۴۰۰، نقطه عطفی برای یکی از فضاهای نمادین شهر سرعین رقم خورد؛ پارکی که روزی با یک کافه خاص به شکل هواپیمای مسافربری شناخته میشد، به تدریج هویت خود را از دست داد و وارد مسیر فراموشی شد.
پرده اول: خداحافظی با هویت
همه چیز از جمعآوری کافیشاپ هواپیمایی آغاز شد؛ طرحی نوآورانه که به واسطه شکل منحصربهفردش، بهراحتی در ذهن مردم و گردشگران نقش بسته بود. اما این المان خاص بدون جایگزین برچیده شد و اولین نشانههای افول این فضای شهری آشکار شد.
پرده دوم: وعدههای بیسرانجام
پس از موج انتقادات مردمی و رسانهای، مسئولان وعده دادند که زمین ۴ هزار متری مذکور به فضایی عمومی و سبز تبدیل خواهد شد. اما حالا و پس از گذشت چند سال، هیچ اقدامی عملی نشده و این زمین همچنان بلاتکلیف و محصور در سکوت مانده است.
پرده سوم: زباله، چرای اسب و بیتوجهی
از سکوت مسئولان که بگذریم، وضعیت کنونی این محل تأسفبرانگیز است. بنا بر گزارشهای مردمی، این فضا به محل رهاسازی زباله تبدیل شده و حتی چراگاه اسبها نیز شده است. این تغییر کاربری ناخواسته، نشان از غفلت عمیق مدیریت شهری دارد.
پرده چهارم: سکوت مسئولان در برابر یک مطالبه عمومی
آیا شهری مانند سرعین که پذیرای هزاران مسافر در طول سال است، میتواند چنین فضای منحصربهفردی را رها کند؟ در شرایطی که این شهر به فضاهای تفریحی استاندارد برای میزبانی از گردشگران نیاز دارد، نبود برنامهای روشن برای این مکان یک ضعف جدی محسوب میشود.
پرده پنجم: آموختن از فضای مجازی
در شبکههای اجتماعی، تصاویری از پارکهای تهران با طراحیهای خلاقانه و المانهای شهری خاص دست به دست میشود. این در حالی است که سرعین، با تمام شهرتش بهعنوان شهر چشمههای بهشتی، فاقد هرگونه نشانه بصری یا طراحی هویتی ماندگار است.
نتیجهگیری: تنها دیوار گاومیشگلی؟
با گذشت سالها، هنوز تنها المانی که از سرعین در فضای مجازی دیده میشود، دیوار مشهور گاومیشگلی است. جای خالی نمادهای جدید، مدرن و جذاب در چهره این شهر محسوس است؛ و این فقدان، فرصتی از دست رفته برای تبلیغ گردشگری و ساخت هویت بصری نوین برای سرعین به شمار میرود.