- شناسه خبر : 54794
- تاریخ انتشار : 11 اردیبهشت 1401 - 03:30
کودکان کار بجای بودن در دنیای بازی و شادی هر روز در خیابان کمک خرج خانواده خود بوده و اجاره خانه و حتی هزینه اعتیاد والدین خود را نیز بدوش می کشند.
علی قاسمی
پدیده کودکان کار و خیابانی یکی از معضلات گریبانگیر بیشتر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. گسترش این پدیده به حدی است که جوامع توسعه یافته و در حال توسعه را به یک اندازه به خود مشغول کرده است.
کودکان کار براساس تعریف یونیسف به «همه کودکانی که به دلیل کمبود یا نبود نظارت پدر و مادر، دلبستگی به تحصیل و گذراندن اوقات در منزل ندارند و ناگزیر در خیابانها کار و زندگی میکنند» میگویند. آنها در یک نگاه کلی در آستانه آسیبپذیری و رفتارهای ضداجتماعی قرار دارند و بیشتر به ورطه بزهکاری میافتند؛ حتی تعدادی از آنان برخی آسیبها را تجربه کردهاند و به علت ارتکاب اعمال مجرمانه، با پلیس و دیگر نیروهای نظارتی درگیر و سرانجام راهی زندان یا کانونهای اصلاح و تربیت شدهاند.
اما بیشتر کودکان خیابانی نه بیخانمان هستند و نه بزهکار؛ بیشتر آنها کار میکنند بیآنکه از پشتیبانی لازم برخوردار باشند و در معرض خطرها و بهرهکشیهای گوناگون قرار دارند. این کودکان فرصتهایی بس اندک برای رشد و تکامل عاطفی، اجتماعی، آموزشی و اقتصادی دارند؛ اما با وجود آمار روبه افزایش کودکان کار و لزوم توجه بیش از پیش به این پدیده، آنگونه که باید و شاید این معضل اجتماعی مورد توجه قرار نگرفته است.
کودک کارگر یا کودک کار
کودک کار یا کارگر به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول، کودکان کارگر که به کار تولیدی یا خدماتی مشغول هستند و دسته دوم، کودکان خیابان. همچنین کار کودکان به دو نوع عمده تقسیم میشود: اول اشتغال زیر حداقل سن که موجب محروم شدن کودک از حق تحصیل میشود و دوم اشتغال به کارهای خطرناک و زیانبار که به رشد و نمو جسمی، روحی، اخلاقی و اجتماعی کودک صدمه میزند و هر دو نوع یادشده در سراسر جهان رواج دارد.
لیکن کار کودکان اگر سبک باشد و بهسلامت و بهداشت روحی و جسمی و نیز به حضور بهموقع آنها در مدرسه و یا دیگر فعالیتهای کودکانه لطمه نزند و بهخودیخود بد و ممنوع به شمار نمیرود. کودکان کار و خیابان مشکلات بیشتری دارند و مورد سوءاستفادههای بسیاری قرار میگیرند و خطرات فراوانی آنها را تهدید میکند.
گرایش به مصرف سیگار و موادمخدر، بهرهکشی از آنها بهصورت فروش یا اجاره، مشارکت در ارتکاب جرایم از قبیل قتل، سرقت و توزیع موادمخدر، فروش اعضای بدن، قرار گرفتن در باندهای فساد و قاچاق به دیگر کشورها از پیامدهای حضور و کار کودکان در خیابان است. ازنظر کارشناسان امور اجتماعی و اقتصادی، پدیده کار کودکان و نیز افزایش کودکان خیابان، علتهای عمده و زیربنایی دارد که از آن جمله میتوان به فقر اقتصادی بهعنوان مهمترین عامل در جهان اشاره نمود.
کودکان کارگرانی ارزان، مطیع و به دور از حاشیه هستند که در تشکیلات کارگری هم عضویت ندارند. ازاینرو بسیاری از کارفرمایان آنها را به نیروهای کار بزرگسال ترجیح میدهند. بسیاری از والدین فقیر، علاقهمند هستند که کودکان خود را به مدرسه بفرستند تا سرکار؛ مگر اینکه فشار خارجی آنها را مجبور نماید و البته بسیاری از خانوادهها چاره دیگری ندارند!
بیش از ۸۰ درصد کودکان کار دارای خانواده هستند
اردشیر بهرامی، جامعهشناس در گفتوگو با اشاره به وجود باندها و گروههای غیرمجاز در حوزه کودکان کار، اظهار میکند: این موضوع در حوزه مسائل امنیتی و انتظامی بوده و خارج از دیدگاه کارشناسی است. بیش از ۸۰ درصد این کودکان دارای خانواده بوده و ۷۵ درصد انگیزه کار آنها برای کمک به تأمین معاش خانواده است.
وی فضای خیابان را فضایی رهاشده برای کودکان کار ذکر میکند و میافزاید: فضای کار در مراکز تولیدی، صنعتی و فضاهای بیدفاع شهری دارای ریسکها و مخاطراتی برای کودکان کار است و براساس شرایط سنی و جسمی خاصی که این کودکان دارند، چنین فضاهایی میتواند آینده و تمام زندگی آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
وی با بیان اینکه درآمد کودکان کار حتی اگر زیاد هم باشد اغلب توسط افراد دیگر مورد استفاده و استثمار قرار میگیرد، تاکید میکند: در واقع درآمد واقعی به جیب این کودکان نمیرود و به دست خودشان نمیرسد، بلکه بخشی از این درآمد به خاطر شرایط آسیبپذیری این کودکان حیف و میل میشود.
این جامعهشناس تاکید میکند: اغلب کودکان کار، بچههای طلاق و دارای پدران معتاد یا زندانی هستند که مجبورند بار اقتصادی خانواده را به دوش بکشند. این کودکان در فضاهای شهری پرآسیب قرار میگیرند و با هم تشکیل کلونی میدهند و دارای مرزبندیهای خیابانی هستند.
کودک کار مولد تبعیض و نابرابری جامعه است
بهرامی، کودک کار را مولد تبعیض و نابرابری جامعه ذکر میکند و میافزاید: این شرایط تبعیضآمیز بار اقتصادی خانواده را روی دوش کودک میاندازد و این کودکان باید جور بدسرپرستی خود و شرایط بد اقتصادی خانواده را به دوش بکشد. برای کمک به این افراد باید راهکار کارشناسی شده داشت و همه خانواده را مورد حمایت قرار داد.
این جامعهشناس تصریح میکند: کودک کار باید در همه ابعاد رشد و احساس کند که عنصری ارزشمند و مفید برای جامعه است. باید ساختار به گونهای باشد که در کنار کار، فارغ از قومیت، نژاد، طبقه و مذهب، استعدادهای خود را نیز بتواند شکوفا کند. مراکز تخصصی، سمنها و خیریههایی که در این حوزه وجود دارند میتوانند این کار را انجام دهند.
وی با بیان اینکه بسیاری از مؤسسات در حال کار روی این موضوع هستند، تاکید میکند: با این وجود چنین روشهایی به طور معمول سلیقهای و دارای نقاط ضعف و قوت خودش است. رعایت حقوق شهروندی کودکان کار یک اصل متعادل و مترقی است و باید توانایی زیست بهتر یک خانواده افزایش یابد تا کودک مجبور به کار نباشد.
کودکان کار مورد انواع تهاجم روحی و جسمی
آمارها نشان میدهد که کودکان کار نخستین بار توسط کارفرمای خود موردتهاجم روحی و جسمی یا جنسی قرار میگیرند و پس از آن با انواع ناملایمات اعم از تجاوز جنسی، آزار و اذیتهای روحی و جسمی، تنبیه بدنی، نبود پرداخت حقوق و دستمزد، نامناسب بودن محل اقامت از هر نظر، خستگی مفرط به جهت بیگاری و کار زیاد و طاقتفرسا، ابتلاء به انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
گزارش یونیسف از وضعیت کودکان کار و خیابان در ایران
براساس گزارش یونیسف به کمیته حقوق کودک، ۶۰ هزار کودک خیابان در ایران وجود دارد و در تهران نیز چندین مرکز امن و پناهگاه برای این کودکان افتتاح شده است. خانه سبز، خانه کودک شوش و خانه ریحانه که برای یاری رساندن به این کودکان ایجاد شدهاند، اگرچه در یک ظرفیت محدود ازجمله این مکانهای امن است.
در گزارش یونیسف به وجود کودکان افغان در ایران که بهعنوان کودک خیابان کار میکنند نیز، اشاره شده است؛ اما اغلب کودکان کار و خیابان، ایرانی هستند و بیشتر آنها هم متأسفانه به مدرسه نمیروند. تحقیقات زیادی ازنظر تخریب روحی و روانی و جسمی بچهها در زمان کار انجام شده است. ازنظر اقتصادی نیز کار کودک، تأثیر منفی در اقتصاد ملی میگذارد.
یعنی اثر دانش در عرصه کار، اثر مضاعفی است. میگویند به ازای یکدلاری که شما روی تحصیل سرمایهگذاری میکنید، هفت دلار در حوزه کار در فرآیند بلندمدت بهره میبرید. این چرخه نبود بهرهبرداری در کشور و چرخه فقر با این شکل که هماکنون شاهد هستیم جاودانه میشود. آمار یونیسف حوزه کاری انجمن حمایت از حقوق کودک در خانه کودک شوش و ناصرخسرو را هم دربرمیگیرد.
در این نواحی عمده خانوادهها فقیر و مهاجر هستند. حدود ۵۰ درصد خانوادهها با اعتیاد دستبهگریبان هستند. هم افغانها و همخانوادههای فقیر ایرانی از فرط استیصال بچههای خود را به سرکار میفرستند. سوءاستفادههای متعدد اعم از جنسی، اقتصادی و استثمار کودکان خیابان، بیگاری، فقر، گرسنگی، اعتیاد به موادمخدر یا به هر نوعی دست داشتن در توزیع موادمخدر و دیگر کارهای خلاف، قاچاق این کودکان و گاهی فروش اعضای بدن آنها، پورنوگرافی و استفاده از این کودکان در تصاویر و بهویژه اگر این کودکان، از قشر دختران فراری باشند، انجام میشود.