- شناسه خبر : 9400
- تاریخ انتشار : 18 تیر 1398 - 01:06
یادداشتی که میخوانید اصغر مهاجری جامعهشناس شهری به موضوع مشارکت اجتماعی در کلانشهرها پرداخته است.
مشارکت اجتماعی و شهروندی و کارکرد آن از پدیدههای اجتماعی واجبالوجودی است که در ضرورت وجودی و کارکردهای آن هیچ تردیدی وجود ندارد، اما بسیار پیچیده و چندبُعدی است. زمانی که واژه مشارکت اجتماعی را توصیف و تبیین میکنیم حتما باید به جامعیت، شرایط و ارتباطات آن با سایر مفاهیم توجه کنیم؛ بهخصوص وقتی که مشارکت اجتماعی از نوع مشارکت مردم در اداره یک شهر باشد. باید توجه داشت مادامی که برخی از عناصر، عوامل و یا نظامهای اجتماعی- فرهنگی وجود نداشته باشد، احتمال زایش مشارکت و بهطور خاص مشارکت اجتماعی امکان ندارد و مشارکت هم تابع یک دستور نیست که هر وقت اراده کنیم اجرا شود و هر وقت نخواهیم از آن صرفهنظر نشود. برای مشارکت باید بسترهای لازم فراهم شود. یکی از مهمترین شرایط و بسترهای زایشی مشارکت اجتماعی، وجود سرمایه اجتماعی در جامعه و شهر است. اگر اضلاع سرمایه اجتماعی مانند ضلع اعتماد و شفافیت دچار فرسایش شود چشمان نافذ هیچ صاحب بینش و مشارکتجویی، مشارکت را نمیتواند ببیند. سرمایه اجتماعی ۳ ضلع دارد؛ مشارکت اجتماعی، اعتماد و شفافیت و مادامی که اعتماد و شفافیت تجلی دارد مشارکت اجتماعی نمود و بروز پیدا میکند. مشارکت اجتماعی در کلانشهرها حتما باید بر پایه اجتماعمحور و محلهمحور باشد. این مشارکت شرایط خاص خود را دارد. اگر شرایطش مهیا نباشد با هیچگونه فرمایشی اجرایی نخواهد شد. اگر ما بتوانیم مشارکت اجتماعی را در شهر جاری کنیم بهمعنای آن است که با هم بیندیشیم، با هم برنامهریزی کنیم، با هم اجرا کنیم، با هم منتفع شویم و با هم نظارت کنیم. اگر این اتفاق رخ دهد مطمئنا بسیاری از مشکلاتی که در سطح تهران وجود دارد و نیازمند بودجههای کلان اقتصادی است میتواند به راحتی حل شود. ما در مطالعات خود دریافتیم که بسیاری از مشکلات و موانع اجتماعی تنها با صرف بودجه مرتفع نمیشود بلکه نیازمند برنامهها و نقشههای عملیاتی مشارکت اجتماعی و شهروندان است. در بسیاری از پروژههای شهری تا مشارکت اجتماعی ایجاد نشود حتی با صرف هزینهها و بودجههای کلان اقتصادی هم نمیتوان به موفقیت دست یافت. بسیاری از طرحهای شهری بهدلیل آنکه پشتوانه مشارکتی ندارد راکد مانده و به نتیجه غایی نرسیده است. بهطور حتم اگر مشارکت بهمعنای واقعی خود محقق شود پیامدهای آن گرهگشایی از مسائل شهری است و مهمتر از آن باعث نگهداشت و استمرار پروژهها و استفاده و بهرهبرداری بهینه از آنها میشود. اینها پیامدهای مستقیم مشارکتهای اجتماعی در اداره شهر است و پیامدهای غیرمستقیم آن افزایش امیدواری، افزایش نشاط و شادابی، القای حس بودن، خودشکوفایی و… در جامعه خواهد بود.