- شناسه خبر : 73122
- تاریخ انتشار : 21 تیر 1402 - 09:49
حجاب، اینروزها بحث داغ هر محفلی اعم از مجازی و غیرمجازی شده و سوالاتی درباره این موضوع مطرح می شود.
1- حجاب یک امر اختیاری است؟
بیحجاب و باحجاب باید آزاد باشند و مردم باید خودشان انتخاب کنند
این حرف ظاهر قشنگی دارد اما قرائت دیگری از تقابل خشن با دمکراسی است. چرا؟ به 2 دلیل. جهت اول ایستادن مقابل قانون است. قانون کشور حکم میکند حجاب رعایت شود. اخیرا یک حرف جدیدی باب شده است که «حجاب قانونه که باشه؛ قانون غلط چرا باید اجرا بشه؟» پاسخ این است که فرض کنیم غلط باشد، اشکال قانون را نمیتوان با بیقانونی حل کرد. اصلاح قانون باید قانونی رفع شود. مثل اینکه کسی بگوید من چراغ قرمز را قبول ندارم و از چهارراه رد شود. همهچیز دست خود مردم است. تلاش کنند جریانی رأی بیاورد که فلان قانون را اصلاح کند. عبور از چراغ قرمز فقط قانون شکنی نیست، تعرض به حقوق مردم است. ممکن است بگویند « مگه زمان رضاخان قانون کشف حجاب نبود؟ پس چرا مقابله کردید؟» پاسخ خیلی روشن است. از قانون مهمتر چیست؟ اراده مردم. اراده این مردم اسلام است. طبیعی است که اگر حکومتی خلاف اسلام قانون تعیین کند، تاب نیاورند. سخن سر اراده اکثریت مردم است. همهچیز مردمند. قانون حجاب با قانون کشف حجاب یک تفاوت عمیق و البته ساده دارد. قانون کشف حجاب قانون برآمده از دیکتاتوری بود ولی قانون حجاب برآمده از اراده مردم است. رضاخان با دیکتاتوری مقابل دین مردم ایستاد، مردم هم ایستادند. معمولا به اینجا که میرسیم گفته میشود حجاب اختیاری است؛ موسی به دین خود و عیسی به دین خود. حرف قشنگی است ولی یک دیکتاتوری عمیق درونش نهفته است. این حرف ایستادن مقابل اکثریت است. چرا؟ چون فارغ از تقابل قانونی، یک حرف مهمتری وجود دارد و آن تقابل با دمکراسی و جمهوریت است. تقابل با مردم است. ایستادن مقابل اراده دینی مردم است. کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است که فراتر از تعرض به قانون است. هرچند دقیقتر که توجه کنیم تعدی به قانون همان تجاوز به حقوق اکثریت است.چرا؟ چرا تعرض و دستدرازی است؟ چرایی را درست ببینید؛ اینطور وانمود میکنند که مخالفت با کشف حجاب به جهت تحریک مردهاست. میگویند «خب مردها تحریک نشوند.» این حرف برای تنزل دادن مسئله است. البته قواعد طبیعی و غریزی سرجای خودش قرار دارد و دستوری نیست، ولی علت اصلی این دست مسائل نیست.
2- ممکن است بگویند آن رأی پدران ما بود و ما قبول نداریم. تکلیف چیست؟
پاسخ به این شبهه 2 وجه دارد؛ سلبی و ایجابی. بخش ایجابیاش این است که رفراندوم با انتخاباتها و مشارکت سیاسی مردم در طول انقلاب بارها تمدید شده است. یعنی اینطور نیست که یکبار رفراندوم برگزار شده باشد و تمام. اما وجه سلبیاش این است که اگر شخصی فردای رفراندوم جدید گفت من این را هم قبول ندارم و باید مجددا رفراندوم شود تکلیف چیست؟ این دور باطل است و پایانی ندارد.
3- چرا میگویید ترویج بیحجابی پروژه دشمن و هدف از کشف حجاب براندازی نظام است؟
ما پیشتر نیز با پدیده بیحجابی مواجه بودهایم. اما بدحجابی در تاریخ جمهوری اسلامی اگرچه یک نقص محسوب میشود، برآمده از بیحیایی و خدای ناکرده بیعفتی نیست؛ برآمده از غربپسندیهای عرفیگرایانه است. به همین دلیل است که رهبرانقلاب تأکید داشتند بدحجابی یک نقص است اما معیار نهایی برای قضاوت افراد نیست. چه بسا دختران بدحجابی که هم انقلابیاند و هم اهل معنویت؛ هرچند گرفتار این خطا باشند.
4- من چرا باید جلوی کسی کـه چشمپاک اسـت، باحجاب باشم؟
حجاب یک قانون اسلامی و اجتماعی است و از یک نظر، بیش از اینکه به طرف مقابل ربط داشته باشد، نشاندهنده حیا و عفاف یک زن مسلمان است. از طرف دیگر چطور مشخص میشود که یک نفر چشم پـاک دارد؟ آیا غیرازاین است که چشمپاک از یک دل پـاک و باغیرت بهوجود میآید؟ آیا بهنظرتان ما در طول تاریخ چشم پاکتر از ائمه داشتهایم؟ آیا در تاریخ سراغ دارید که ائمه علیهمالسلام به خانمی توصیه کرده باشند که در محضر آنان نیازی به حجاب ندارند؟ یا حتی مراجع، علمای برجسته و دیگر بزرگان؟ هرگز نمونهای وجود ندارد که کسی از آنان، دیگران را به عدمنیاز به حجاب دعوت کرده باشد. بنابراین، عدمحجاب به بهانه چشم پـاک بودن دیگران، نمیتواند دلیل قانعکنندهای باشد.
5- زمان حضرت رسول و ائمه، بیحجابی داشتیم، اما برخوردی از حضرات ندیدیم
زمان حضرات اهلبیت ما با این جریان ضدفرهنگی، عملا روبهرو نبودیم، لذا برخوردی هم در این جهت کمتر می بینیم، هر چند در اوامر حکومتی حضرت رسول نسبت به اهل ذمه، نهی از بدحجابی وجود دارد. کما اینکه توبیخ امیرالمومنین نسبت به اهل بصره، نسبت به اختلاط زن و مرد وجود دارد. البته درست است، تمرکزی وجود ندارد، چون اصلا جریان بیهویتی زن را به این صورت فعلی نداریم.
6- آیا در کشورهای دیگر هم قانون پوشش وجود دارد؟
تمامی کشورهای جهان در طول تاریخ دارای قوانین پوشش هستند. این قانون با توجه به فرهنگ آن جامعه و دین حاکم بر اکثریت مردم نوشـته میشود و اگر کسی ایـن قانون را رعایت نکند بـا قانـون آن کشور بازخواست و جریمه میشود. بـرای مثال، با یک جستوجوی ساده میتوانید قوانین پوشش دانشـجویان در دانشـگاه آکسـفورد انگلستان را بخوانید. چنانچه کسی ایـن قوانیـن حاکم بر دانشگاه را رعایت نکند، با تنبیه انضباطی و درنهایت اخراج از دانشـگاه مواجه خواهد شد.
7- اگر قانون حجاب را نخواهیم چه باید کرد؟ مشروعیت این قانون از کجاست؟
اگر بحث درون دینی نکنیم با منطق دمکراسی و حقوق بشری نیز قانون مشروعیتش را از رعایت مصلحت اکثریت میگیرد. یعنی اقلیت به حکم اخلاق و عقل لازم است حق اکثریت را رعایت کنند. قانون حجاب بر مبنای مصلحت مسلمین نوشته شده است. میگویند چهکسی گفته طرفداران حجاب اکثریتند؟ رفراندوم بگذاریم. از رفراندوم هراسی نیست اما منطق این بحث ایراد دارد. انتخاب دین اختیاری است اما انتخاب اجزای دین اختیاری نیست. یعنی یک جامعه میتوانند اسلام را با رأی کنار بگذارند و البته در قیامت حساب پس میدهند اما اجزای دین را نمیشود به رأی گذاشت. انتخاب ملت ایران نیز اسلام است. مهمترین شاهد نیز رفراندوم ابتدای انقلاب است که به اسلام در قالب مدل اجرایی جمهوری اسلامی رأی دادند.
8- ریشه بیحجابی، فقر مردم است معیشت مردم را درست کنید، حجاب خودبهخود حل میشود
این هم از آن حرفهای درست ولی ناقص است. بله، حتما یکی از عوامل بیحجابی، وضعیت معیشت است، ولی تنها عامل نیست و الا با یک نگاه ساده هم میتوان تأیید کرد که بیحجابی در بالاشهر از پایین شهر بیشتر است. پس عوامل مهمتری هم وجود دارد. در یک تحلیل عمیقتر شاید بتوان در همان اقشار ضعیف هم به عامل دیگری برای بیحجابی دست پیدا کرد. مثلا اینکه بیحجابی را باکلاسی میدانند یا اینکه تقیدات مذهبیشان کمتر است. پس خلاصهکردن عامل بیحجابی عدهای در وضعیت معیشتی صحیح نیست. البته اولویت مسئولان کشور، حتما باید بهبود وضعیت معیشت مردم باشد و برای این مسئله، شب و روز نداشته باشند، اما همانطور که گفته شد، نباید اهمیت یک مسئله، مسائل دیگر را به حاشیه ببرد.
9- چرا با وجود فساد در سیستم های دیگر اینقدر روی مسئله حجاب حساسید؟
کار بد هیچکس نمیتواند مجوزی برای کار بد بقیه باشد. اگر این منطق درست باشد، دزدها و اختلاسگرها هم میگویند چرا بهجای برخورد با ما جلوی قاتلها را نمیگیرید، قاتلها میگویند بهجای برخورد با قاتلها، جاسوسها را بگیرید و همینطور میتوان این داستان را ادامه داد.
دزدها و خلافکارهای خیلی بدی هستند که حتما باید مسئولان با آنها برخورد کنند – که این برخوردها هم انجام میشود و اخبار بخشی از آنها در رسانهها وجود دارد – اما این مسئله باعث نمیشود که زشتی بدحجابی یا بیحجابی کم شود یا نادیده گرفته شود؛ بنابراین همانطور با هر کار بد و غیرقانونی باید مبارزه شود و نمیتوان به بهانه برخورد با یک کار بد از کار زشت دیگری چشمپوشی کرد.
10- در جستوجوی ریشه بدحجابی
گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد حدود 30 تا 40درصد جامعه حجاب شرعی دارند. اما بقیه که حجاب شرعی ندارند اعتقادشان به حجاب چیست؟ نتایج 3پژوهش رسمی سازمان تبلیغات، ارزشها و گرایش ایرانیان وزارت ارشاد و کتاب وضعیتسنجی پوشش و آرایش ایرانیان، نشان میدهد 90درصد جامعه به حجاب شرعی اعتقاد دارند و آنرا ضروری میدانند اما در مصداق حجاب تابع عرفند. این آمار یعنی جامعه نسبت به ضرورت حجاب و جنبه دینی و شرعی آن، کاملا معتقد عمل میکند اما در مصداق دچار غفلت است. یعنی بین قرائت شرعی حجاب و قرائت عرفی آن از سر غفلت تفاوت قائل شده است.