- شناسه خبر : 73331
- تاریخ انتشار : 09 مرداد 1402 - 08:45
کارشناسان حقوقی و روانشناسان وجود طلاق توافقی را برای رسیدگی به اختلافات زوجین امری ناگزیر میدانند، ولی معتقدند برای کاهش این نوع طلاق اقدامات جدی ضرورت دارد.
مسیر میانبر برای جدا شدن را خوب شناختهاند؛ مسیری که آنها را با صرف کمترین هزینه و زمان ممکن به هدفشان میرساند: «طلاق توافقی»؛ هدف و سرانجامی که زوجین شاید در عصبانیت و وسط بگومگوهای بیاساس و لجبازانه، برای زندگی مشترک خود تعیین کردهاند و حالا با شتاب و تعجیل قانون در صدور حکم طلاق توافقی، فرصتی برای بازگشت و تأمل پیدا نمیکنند. ثمره این هدفگذاری و صدور حکم شتابزده از سوی زوجین و دستگاه قضا آمار روبه رشد و قابل تأمل طلاقهای توافقی است که 80 درصد طلاقهای کشور را شامل میشود.
زیانهای طلاق توافقی
طلاق توافقی در کنار زیانها و آثار سوء سایر طلاقها، پیامدهای دیگری نیز به همراه دارد که در نوشتار زیر به آنها اشاره میشود:
پشیمانی بعد از طلاق توافقی
در نگاه اول، سرعت عمل در پیگیری طلاق توافقی یک مزیت بهحساب میآید، اما همین امر را میتوان به عنوان یکی از معایب طلاق توافقی معرفی کرد. زیرا ممکن است تصمیم نهایی اشتباه باشد و مشکلات با راهکارهای مختلف یا سازش حل شوند، اما وقتی کارها سریع پیش بروند، زوجین وقتی به تصمیم اشتباه خود پی میبرند که کار از کار گذشته است.
افزایش آمار طلاق
یکی از مضرات طلاق توافقی افزایش آمار طلاق است. این امر به سست شدن بنیان خانواده به عنوان کوچکترین و اصلیترین نهاد اجتماعی در جامعه میانجامد و آسیبهای اجتماعی مختلفی به همراه خواهد داشت.
تصمیمگیری از روی احساس
معمولا زوجین برای جدا شدن بهصورت توافقی از تصمیمی دقیق و منطقی پیروی نمیکنند و این احتمال وجود دارد که وقتی متوجه توافق اشتباه خود شوند که دیر شده باشد.
کارشناسان معتقدند برای کاهش آمار طلاق و همچنین کاهش آثار متارکه روی زوجین باید آموزشها و حمایتهای لازم توسط خانواده و نهادهای فرهنگی و حمایتی در 3مرحله انجام شود. اولین مرحله به منظور پیشگیری از طلاق، باید در مرحله قبل از ازدواج صورت گیرد و دورههای آموزشی و مهارتی در مدارس به افراد ارائه شود.
بخشی از مهارتها نیز در قالب مشاوره پیش از ازدواج زمانی آموزش داده شود که زوجین به زندگی وارد میشوند، همچنین با تولد هر فرزند، مرزبندی در خانواده، رفتار و نوع مراوده زن و شوهر تغییر میکند. این رفتارها نیز نیازمند کسب مهارت است و این توانمندیها باید از طریق نهادهای فرهنگی مختلف به زوجین آموزش داده شود. آخرین مرحله هم زمانی است که میان زوجین اختلاف و کشمکش بهوجود میآید و زن و مرد به مراقبتهای لازم و خاص نیاز دارند. در این مرحله استفاده از مشاوران متخصص اهمیت ویژهای دارد.
در این باره نظر کارشناسان را در مورد طلاق توافقی جویا شدیم.
طلاق توافقی جزو قوانین ابتکاری نظام حقوق خانواده
علی تقی زاده – پژوهشگر حقوق خانواده و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
در نظام حقوقی همه کشورها برای پیشگیری از طلاق موانعی قرار میدهند که زوجین با قرار گرفتن در برابر این موانع شاید از جدایی منصرف و به ادامه زندگی مشترک تمایل پیدا کنند. در قوانین کشور ما نیز این محدودیتها پیشبینی شده که حتی اگر زوجین در طلاق به تفاهم برسند، باز هم به داوری ارجاع میشوند و داوران در روند دادرسی تلاش میکنند آنها را به سازش برسانند. تردیدی نیست که این تلاشها در حد کفایت انجام نمیشود و افزایش این میانجیگریها برای کاهش طلاقهای توافقی ضرورت دارد، ولی نمیتوانیم ادعا کنیم وجود طلاق توافقی بهعنوان یک راه جدایی مسالمتآمیز، امری منفی است. طلاق فینفسه و براساس آموزههای دینی و بهدلیل تبعات اجتماعی و خانوادگی خود امری نکوهیده و ناپسند است، ولی این امر اگر محتوم باشد، طلاق توافقی که جزو قوانین ابتکاری نظام حقوق خانواده محسوب میشود، بر سایر طلاقها ارجحیت دارد. شاید تصور شود که وجود این نوع طلاق در صعودی شدن آمار طلاقها نقش داشته است. بنده با اطمینان این نظریه را رد میکنم و معتقدم درصورت نبودن امکان طلاق توافقی، شاهد بروز و ظهور مسائل و مشکلات اجتماعی دیگری خواهیم بود. امری که باید در اینباره مورد توجه قرار گیرد، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که در جامعه اسلامی ما مغضوبترین حلال خداوند را گسترش داده است.
بازگشت به زندگی با افزایش پروسه طلاق
کیومرث فرحبخش- دانشیار مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیأت رئیسه انجمن مشاوره ایران
عدهای از زوجین رابطه عاطفی ازدواج را امری ساده میانگارند و پس از مواجهه با مشکلات زندگی، در پایان دادن به زندگی مشترک و انتخاب طلاق توافقی به شیوه معمول در معاملات مادی عمل میکنند. به این معنا که ازدواج را مانند معامله خودرو یا ملکی میپندارند که شخص از انجام معامله پشیمان شده و تصمیم میگیرد آن را فسخ کند. این مطلب بهمعنای آن نیست که کسانی که طلاق غیرتوافقی را انتخاب و با تنش از هم جدا میشوند، به پدیده ازدواج و طلاق نگاه زیبایی دارند. طلاق بهطور کلی امری مذموم است و چه بهصورت توافقی صورت گیرد و چه بهصورت غیرتوافقی، خسارتهای روانی و اجتماعی فراوانی به خانواده و جامعه تحمیل میکند، اما اگر از این امر گریزی نباشد، طلاق توافقی بر طلاق غیرتوافقی ارجحیت دارد؛ زیرا زوجین از تنشها و درگیریهای خاصی که در طلاق وجود دارد، کمتر آسیب میبینند. بسیاری از زوجین این روش طلاق را به این دلیل انتخاب میکنند که از موانع قانونی که در سایر طلاقها وجود دارد خلاص شوند. قانون میتواند این پروسه را طولانی کند تا این افراد فرصت پیدا کنند به صلح و سازش بیندیشند. تصمیمات تکانشی که فرد بر اثر تحریک عاطفی میگیرد، با گذشت زمان ممکن است تغییر کند و سازگاری در فرد به وجود آید. مراکز قضایی باید به زوجهای در شرف طلاق کمک کنند که در این امر کمی تأمل و طمأنینه داشته باشند و برای سازش بهدنبال راهحل بگردند. این مراکز باید پس از بررسی مشکلات زوجین متقاضی متارکه، مدت زمانی را به آنها فرصت دهند و آنها را به مشاورانی خبره و باتجربه ارجاع دهند. کیفیت مشاوره از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و باید مشاور از تکنیکها و فنونی استفاده کند که زوجین در حال متارکه به تأمل و پرهیز از لجبازی واداشته شوند. البته این نوع مشاورهها بسیار سخت و پیچیده هستند و تخصص و تجربه بالای مشاوران را میطلبند.
طلاق توافقی یکی از بحرانهای تازه خانوادهها
باقر ساروخانی، جامعهشناس
بررسیها نشان میدهد که تقابل ساختار سنتی و مدرن در جامعه کنونی ایران، فردگرایی نیمهتمام، افزایش آگاهی و اشتغال زنان، تغییر نگرش افراد جامعه نسبت به ازدواج، جامعهپذیری ناقص و کاهش کنترل اجتماعی از عوامل افزایش طلاق در جامعه است. تا چند سال پیش طلاق پدیدهای مذموم به شمار میرفت و افراد در شرایط بسیار سخت به آن فکر میکردند یا گاه آنقدر در پیچ و خم مراحل قانونی دادگاهها سردرگم میشدند که از طلاق گرفتن منصرف میشدند، اما اکنون با گسترش نوعی از طلاق، دیگر نیاز نیست برای جداشدن از هم کفش آهنین بپوشند. آنها میتوانند با گذشتن از حقوق خود از قبیل مهریه، حضانت و ملاقات فرزند، جهیزیه، نفقه و … به راحتی به دادگاه مراجعه کنند و پس از مدت کوتاهی بهصورت توافقی از هم جدا شوند. مقایسه دو نوع طلاق توافقی و غیرتوافقی نشان میدهد که طلاق توافقی بیشتر، از سوی افراد طبقه متوسط جامعه مورد استقبال قرار میگیرد. این افراد نسبت به افرادی که بهصورت غیرتوافقی اقدام به طلاق میکنند، به ساختارهای مدرن جامعه نزدیکتر بوده و به زندگی نگرش غیرسنتی دارند و نسبت به یکدیگر در زندگی و حتی در فرایند طلاق مسالمتآمیز برخورد میکنند. طلاق توافقی یکی از بحرانهای تازه خانوادههای ایرانی و از آسیبهای اجتماعی رو به گسترش است.
ارجحیت طلاق توافقی بر طلاق غیرتوافقی
محمدحسین ساکت-قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور و رئیس هیأت مدیره انجمن حقوقشناسی
عدهای از زوجین رابطه عاطفی ازدواج را امری ساده میانگارند و پس از مواجهه با مشکلات زندگی، در پایان دادن به زندگی مشترک و انتخاب طلاق توافقی به شیوه معمول در معاملات مادی عمل میکنند. به این معنا که ازدواج را مانند معامله خودرو یا ملکی میپندارند که شخص از انجام معامله پشیمان شده و تصمیم میگیرد آن را فسخ کند. این مطلب بهمعنای آن نیست که کسانی که طلاق غیرتوافقی را انتخاب و با تنش از هم جدا میشوند، به پدیده ازدواج و طلاق نگاه زیبایی دارند. طلاق بهطور کلی امری مذموم است و چه بهصورت توافقی صورت گیرد و چه بهصورت غیرتوافقی، خسارتهای روانی و اجتماعی فراوانی به خانواده و جامعه تحمیل میکند، اما اگر از این امر گریزی نباشد، طلاق توافقی بر طلاق غیرتوافقی ارجحیت دارد؛ زیرا زوجین از تنشها و درگیریهای خاصی که در طلاق وجود دارد، کمتر آسیب میبینند. بسیاری از زوجین این روش طلاق را به این دلیل انتخاب میکنند که از موانع قانونی که در سایر طلاقها وجود دارد خلاص شوند. قانون میتواند این پروسه را طولانی کند تا این افراد فرصت پیدا کنند به صلح و سازش بیندیشند. تصمیمات تکانشی که فرد بر اثر تحریک عاطفی میگیرد، با گذشت زمان ممکن است تغییر کند و سازگاری در فرد به وجود آید. مراکز قضایی باید به زوجهای در شرف طلاق کمک کنند که در این امر کمی تأمل و طمأنینه داشته باشند و برای سازش بهدنبال راهحل بگردند. این مراکز باید پس از بررسی مشکلات زوجین متقاضی متارکه، مدت زمانی را به آنها فرصت دهند و آنها را به مشاورانی خبره و باتجربه ارجاع دهند. کیفیت مشاوره از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و باید مشاور از تکنیکها و فنونی استفاده کند که زوجین در حال متارکه به تأمل و پرهیز از لجبازی واداشته شوند. البته این نوع مشاورهها بسیار سخت و پیچیده هستند و تخصص و تجربه بالای مشاوران را میطلبند.