• شناسه خبر : 7672
  • تاریخ انتشار : 26 آبان 1402 - 11:57

غفار پارسا

شورای شهر

یکی از مهمترین دلایل و ایجاد تشکیل نهادهای داوطلبانه مردمی ایجاد بستری برای شکل گیری ارتباط مستمرو سازنده بین ساکنین محله با یکدیگر و از سوی دیگر تشکل ها و نهادهای مردمی است؛ که در صورت برقراری ارتباط و تعامل فراگیر ضلع سومی نیز تشکیل خواهد شد که آن ارتباط با دستگاه های محله و مرکزی است.

تشکیل انجمن معتمدین محلات یا همان شورایاریها نیز در راستای ارتباط بیشتر با نهادها و شکل گیری شبکه گسترده ای از روابط اجتماعی و فرهنگی، ایجاد همدلی و اعتماد، ایجاد حس تعلق شهروندی، ایجاد فضای مشارکت فعال وافزایش سرمایه اجتماعی صورت گرفته است.

شورایاری های علاوه بر اینکه سیاست محله محوری را پیاده می کنند، در برنامه های راهبردی مدیریت شهری می توانند در افزایش بهره وری، حذف موازی کاری ها، کنترل و نظارت بر اجرای طرح های خدماتی و عمرانی، کاهش آسیب های اجتماعی و بهبود سرانه های خدماتی مؤثر باشند.
در واقع شورایاریها بازوان توانای شورای شهر و مجموعه مدیریت شهری برای حل معضلات محلی هستند که در صورت کار آمدی نیاز های سطح محلات را شناسایی و آنرا برای هر چه بهتر شدن امور محلات به مدیریت شهری و شورای شهر، ارجاع می دهند. به طوری که می توان از آنها به عنوان حلقه اتصال شهروندان با مدیران شهری نام برد.

این در واقع همان مدیریت از پایین به بالاست که باعث می شود نوع تعامل شهروندان با مدیران از حالت ایستا به پویا برسد، که به عنوان یک اصل پذیرفته شده در اداره شهر ها می باشد. چرا که در این سیستم شهروندان به خاطر آشنایی به مسائل موجود در محله ها به مشکلات و راه حل های آن نیز آشناترند و در این زمینه می توانند برای مدیران شهری مشاوران و ناظران خوبی در زمینه تصمیم سازی و برنامه ریزی طرح های عمرانی و خدماتی باشند.
در یک برداشت کلان‌تر از نظام شورایی گفتنی است که این نظام شورایی از ابتدا از شوراهای محله یا همین شورایاری‌هایی که در حال حاضر فعالیت‌ می‌کنند آغاز و به‌طور پلکانی با تشکیل شوراهای منطقه به شورای مرکزی یعنی شورای شهر می‌رسد.
این موضوع در اداره شهرهای بزرگی همچون تهران که با انبوهی ازتراکم و مشکلات جمعیتی، ترافیکی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه است، مثمرثمر خواهد بود.

بر همین اساس روز گذشته شاهد برگزاری سومین دوره انتخابات شورایاری محلاتی بودیم، که در دو دوره گذشته با توجه به نوپا بودن و مشکلاتی موجود درساختار سازمانی و محله، توانسته بودند فعالیت های مورد قبولی داشته باشند.

تشکیل شورایاری‌ها در یک دوره ۴ساله در واقع چارچوبی برای حضور هرچه بیشتر افراد محله در تصمیم‌سازی و نظارت بر عملکرد مدیران شهری است که بعنوان مردمی ترین نهادی موضوع مشارکت اجتماعی را به صورت ملموس و در پایین ترین سطح اجتماعی محقق کرده اند. اما اینکه شورایاریها باید در ساختار مدیریتی کشور از جایگاه محکم و با ثباتی برخوردار شود نیازمند حلقه های مفقوده متعددی است که باید تعریف شود.

عدم دریافت حقوق و تسهیلات ویژه که از نقطه نظرات برخی از مسئولین در مورد اعضای شورایاری ها مطرح می شود، بیش از همه شهروندان را به این معما می کشاند، که در پس این همه هزینه های انتخابات وتلاش نامزدهای شورایاری ها چه چیز نهفته است.

در این میان آنچه بیش از همه در ذهن شهروندان بویژه در دوره های گذشته بعلت عدم شفاف سازی برنامه و وظایف این اعضا نمود یافته، استفاده از فرصت های موجود توسط اعضای شورایاری ها به نفع شخصی و گروهی است.

این در حالی است که پیش از این عقیده بر این بود که چنین هسته کوچکی می تواند عملکرد شوراها و شهرداریها را نیز مورد سنجش ونظارت قرار دهد و زمینه ای برای انتخاب شایسته اعضای بعدی شوراهای شهر باشد.

به نظر می رسد با مطرح شدن اینگونه موضوعات شهرداری وظیفه دارد تا با شفاف سازی سازی و کارهای کارشناسی خود از هر گونه بروز شائبه هایی جلوگیری کند، تا از این طریق بتوانند همچونان شان شورایاری ها را بعنوان واسط بین شهروندان و مدیران حفظ کند.

باید گفت شورایاریها زمانی می توانند مثمرثمر باشد که دغدغه خاطر اعضای آنها رفع گرفتاریها و موانع کار شوراها در منطقه و حل مشکلات محلی حوزه تحت فعالیتشان بوده و از موضوعاتی چون منافع شخصی و گروهی به دور باشند.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

up