- شناسه خبر : 73364
- تاریخ انتشار : 14 مرداد 1402 - 08:27
باربی عروسکی مصرفگرا، بهطور اغراقآمیزی لاغر و قدبلند، همیشه زیبا، بسیار خندان و در مجموع غیرانسانی و پلاستیکی است؛ البته که او یک عروسک است ولی تبدیل به الگو و نماد شده است.
نویسنده: فائزه مرادی- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
این روزها از هر گوشه و کناری اسم باربی شنیده میشود. تبلیغات عجیب و پرهیاهو، تبدیل کردن فیلم و لزوم دیدنش به یک مبارزه و نوعی هویتیابی و راه افتادن موج باربی در دنیای مد فقط به فاصله چند روز از اکران این فیلم، توجه کسانی را هم که تخصصی در دنیای سینما ندارند بهخود جلب کرده است.
روث هندلر، خالق عروسک باربی از همان سالهای نخست تولید باربی عنوان کرده بود که باربی فقط یک عروسک نیست، بلکه یک مفهوم است. او برای الهامبخشی به دخترش و دوستان او به فکر ساختن عروسکی افتاد که بتواند به هر چیزی که میخواهد برسد. تا اینجای کار مشکلی دیده نمیشود اما باربی عروسکی نیست که فرزندان ما را به سوی اهدافشان هدایت کند. باربی عیاش، سرکش، تنوعطلب، مصرفگرا، بهطور اغراقآمیزی لاغر و قدبلند، همیشه زیبا، بسیار خندان و در مجموع غیرانسانی و پلاستیکی است؛ البته که او یک عروسک است ولی تبدیل به الگو و نماد شده است.
تصویری که در روان بچهها از زیبایی و خودشان شکل میگیرد تأثیر مهمی روی آینده آنها و احساسی که نسبت به خودشان خواهند داشت، میگذارد. حالا تصور کنید که عروسکی خوشتراش، با انواع و اقسام وسایل جانبی، جذاب و دوستپسرش را به بچهها بدهیم تا همدمشان شود. وقتی این کودک به نوجوانی رسید و دچار اختلالات خوردن یا بدریختانگاری شد، نباید تعجب کنیم چون تصویری که از زیبایی و کمال، زنانگی و مردانگی در ذهن او شکل گرفته، باربی و کن بوده، تصویری که انسانها با زندگی معمولی و سالم به آن نمیرسند؛ اگر ژنتیک یاریشان کند باید تحت رژیم غذایی سخت باشند و شدیداً ورزش کنند. حالا باید دید بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد، کسانی که همیشه برای پذیرش انواع بدنها و چهرهها و توسعه ذهن به جای تمرکز روی جسم فعالیت میکردند چه نظری درمورد موج جدید باربی و این فیلم دارند.
البته در سالهای اخیر باربیهای متنوعی روانه بازار شدهاند؛ ازجمله باربی دارای معلولیت، رنگین پوست، حامله، باربی که بچه کوچک دارد و …، اما همه اینها درمیان مفهوم اصلی باربی گم میشوند؛ مفهومی که ناخودآگاه دختران و پسران جوان آن را جذب میکنند، اما با شعار «باربی برای همه» یکی نیست. آنها میبینند که باربی دائم در حال پارتی و خوشگذرانی است، هر لحظه لباس و وسایل جدیدی دارد، سرکش است و جنس مرد برایش فقط محدود به همان پارتی و خوشگذرانی است. بچهها چیزی از روابط معقول و منطقی بین دو جنس، علاقه به بچهدار شدن، آموزش دیدن، رسیدن به آرزوهای واقعی مثل کسب علم یا داشتن شغلی خاص نمیبینند و درنتیجه آنچه واقعا درک میکنند این است که زندگی یعنی همین دنیای صورتی باربی. حتی عرضه باربی در شغلهای مختلف و لباسهای متفاوت هم شعاری و کلیشهای بهنظر میآید چون پرفروشترین باربیها آنهایی بودهاند که لباس شنا یا لباس مهمانی داشتهاند.
بعضی از منتقدان معتقدند این فیلم در واقع یک آگهی تجاری 2 ساعته با چاشنی طنز و نوستالژی است و شایستگی این همه تعریف و تمجید را ندارد. کاش قبل از اینکه مخاطب ایرانی مدهوش فیلم جدید باربی و فضای روشن و شادش شود و باز هم فروشگاههای اسباببازیفروشی پر از باربی و کن و باقی محصولاتشان بشوند متخصصان حوزه کودک و نوجوان به پدر و مادرها هشدارهای لازم را بدهند.
نباید فراموش کنیم که فیلم باربی به هویت، مرد سالاری، معنای زندگی و مفاهیمی از این قبیل پرداخته و درجه سنی آن برای مخاطب آمریکایی PG-13 است که قابل تعمیم به جامعه ما نیست؛ پس والدین بهتر است در مورد گروه سنی که بیننده این فیلم خواهند بود دقت بیشتری به خرج دهند.
درنهایت بهخاطر داشته باشیم که مسئله، یک فیلم و یک عروسک نیست، مسئله مهم روح حاکم بر اینگونه تولیدات است که فرزندانمان را از مسیری که ما دوست داریم بهعنوان انسانهای طبیعی و عادی طی کنند دور میکنند؛ هرچه بچهها زودتر با دنیای پلاستیکی باربی آشنا شوند زودتر از دنیای کودکانه و معصوم خود جدا خواهند شد.