- شناسه خبر : 62353
- تاریخ انتشار : 12 آبان 1402 - 02:08
معمار ی بومی در ارتباط با آب و هوا، فرهنگ و مصالح ساختمانی آن منطقه خاص، شکل می گیرد.
مریم محرمی
به گزارش شهرخوان؛ معنایی که محیط و ویژگی های کالبدی ساخته های انسان القا می نمایند, آن دسته از اصول و ارزش های فرهنگی و جهان بینی جامعه می باشد و شکل دهنده محیط بوده اند. به بیان دیگر محیط مصنوع با سمبل ها و تناسب و اجزا و نشانه ها و شکل و رنگ و دیگر بارزه هایش, هم بیانگر جهان بینی و فرهنگی است که بانی شکل گرفتن آن شده است و هم اینکه اصول و ارزش های آن را به انسان القا نموده و به نوعی در تحولات فرهنگی ایفای نقش می نماید.
فرهنگ و شکل گیری معماری
محیط و فرهنگ بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. تاثیر محیط (به طور عام) بر انسان و بر شکل گیری شخصیت و رفتارهای او از گذشته های دور و از منظر بسیاری متفکران مورد توجه بوده است و در عصر حاضر نیز نظر متفکران رشته های مختلف علوم (روان شناسی, زیبایی شناسی, جامعه شناسی و فلسفه) را به خود جلب نموده است.
در یک تعریف کلی فرهنگ مجموعه ای آمیخته، پیچیده و نظام یافته از دانستنى ها ، هنر ها و باور ها، حقوق و آداب و رسوم، منشاء خوبى ها و بسیارى عواملی که انسان از جامعه خویش کسب کرده است.
هر جامعه ای با فرهنگ خاص خود، شالوده معماری آن جامعه را پایه گذاری می کند که معماری جامعه تصویر عینی آن فرهنگ می باشد.
باید دانست که فرهنگ و هویت فرهنگی چگونه می تواند در دنیای معاصر و در فرایند جهانی شدن پایدار بماند؛ با تعریف جامع از معماری بومی، می توان فهمید که این نوع معماری، زنده می باشد و با شرایط محیط سازگاری دارد، به طوری که با تغییر بستر و محیط، این معماری هم تغییر می نماید و مانند معماری سنتی که فقط تکرار عوامل گذشته می باشد، تفاوت دارد.
شکل دهی فضاهای معماری با هویت
با توجه به رابطه فعالیتهای انسان با فرهنگ، شهر بستری است که در آن فرهنگ از طریق فعالیتها و ارتباطات انسانی به جریان درمیآید.
کالبد شهر، بالاخص نماهای شهری به بازنمایی این رابطه پرداخته و ارزشهای سنتهای هم زیستی را عینیت می بخشند.
با نگاهی به ادوار تاریخی در می یابیم عوامل و پدیده های مختلفی وجود دارند که در شکل دهی فضاهای معماری با هویت، ایفای نقش می کنند؛ مکان، فضا، زمان و فرهنگ از مهم ترین منابع هویت ساز در معماری هستند و فرهنگ یکی از عوامل مهم در شکل گیری فضا های معماری به شمار می آید.
از جمله علل بروز بحران هویت در شهرهای ایران، ناهماهنگی کالبد توسعه های معاصر با اصول و ارزش های ملی، فرهنگی، تاریخی و زیستی می باشد که ناشی از تقلیدهای کورکورانه و ناقص از الگوهای غربی است.
معیارهای پایداری شهرها که شامل جنبه های اقتصادی، اجتماعی وزیست محیطی است که امروزه به یک عنصر مهم در برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. چنانچه این معیارها به شکل صحیحی در قالب ضوابط و مقررات شهرسازی در آید، به گونه ای که الگوی ایرانی- اسلامی در آن نمود داشته باشد، گام مؤثری در تحقق اهداف و آرمان های توسعه پایدار خواهد بود.
رابطه معماری و سبک زندگی
امروزه معماری بومی به عنوان میراثی از گذشتگان تلقی می شود، میراث مردمانی که آموز معماری ندیده بودند و به آفرینش معماری می پرداختند و از راه بکار بردن عناصر معماری ساختمان خاص، برخی از شیوه های زندگی مردم را به عنوان برخی اندیشه های رایج در فضای زندگی جمعی در آثار خود متظاهر می کردند که آنان را به مکان یا به زیستگاهشان تعلق می بخشد و به تولید یگانگی میان خود آنان یا به زیستگاهشان می انجامید.
معماری بومی با آنکه در طول تاریخ دستخو پدیده های دگرگون کننده بوده، اما با این حال توانسته هویت ویژه خود را حفظ کند و شناسنامه معتبری از مردم یک سرزمین به شمار رود که نمایانگر آداب و رسوم، روحیه و احساسات، اندیشه و عقیده، ذوق و سلیقه و هنر آنان باشد. در شکل گیری معماری بومی، برخی روابه اجتماعی و اقتصادی با محی طبیعی و نمادهای فرهنگی ماهرانه انعکاس می یابند به نحوی که همزمان سادگی و آرایش در آنها متجلی است.
هرچند این معماری که به دور از تخصص ها تحقق مییابد، پاسخ به نیازهای یک جامعه در ارتباط با عوامل طبیعی و بها خواسته های معنوی انسان را عهده دار است. شناخت معماری بومی میتواند به منزله شناخت جامعه باشد، جامعه ای که همچنان از آغاز شکل گیری، برای بقاء، با طبیعت در کشمکش است و در آن، توجه به منابع طبیعی و داده های زمین شناختی سرزمین مورد توجه است و انسان با تغییر شکل دادن به داده خام موجود در محی ، آن را جهت استفاده از فضای زندگیا آماده میکند. فقدان الگوی بومی در معماری بناهای معاصر آنها را به محی های زیستی بالقوه آسیب زا مبدل می کند.
در معماری سنتی تعامل حسنه با دیگران (همسایه ها) متاثر از ترکیب و فرم معماری فضاهای اندرونی و بیرونی است.
سبک زندگی معاصر که بیتردید پیامد مدرنیته غربی است چنانچه از اسلوب معماری ایرانی اسلامی تبعیت نکند و به تقلید صرف از الگوهای غربی اکتفا کند، بالقوه بستر مناسبی برای انواع آسیب های اجتماعی – خواهد بود که می تواند سلامت و امنیت شهری را با تهدیدهای جدی مواجه سازد.
بدون تردید معماری مناسب سکونتگاه های زیستی میتواند بر تعامل و پیوند آداب و اعتماد اجتماعی تاثیر بگذارد و از قبل اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی و پایبندی به هنجاره های مشترک را تقویت کرده و آسیب های اجتماعی را به حداقل برساند.